چاپ آنارکوسندیکالیسم اثر رودولف راکر، پس از سالیان دراز، برای آنان که دل مشغول مسائلی چون آزادی و عدالت اند، روی دادی بسیار مهم محسوب می شود
دیدگاه راکر دربرابر گرایش های غالب در اندیشه ی مدرن اجتماعی و سیاسی قرار می گیرد. آن گونه که او درک کرده و بسیار روشن شرح داده است همه ی این گرایش ها «انگیزه ی یاری به خود را از بین برده اند، با تلقین این فکر ویرانگر که راه نجات همواره از بالا می آید» و نه، آنچنان که باکونین می گفت، از درک آگاه و کار سازنده برای پرورش جوانه های جامعه ای جدید. دور از انتظار نیست که هدف جریان های غالب انقیاد مردم است. پرداختن به دولت های «سوسیالیستی» کذایی یا جریان های مارکسیست لنینیست ضرورتی ندارد. درون دموکراسی های کشورهای صنعتی نیز مفهومی مشابه در میان گروه های نخبه، با هر اعتقاد سیاسی، عمیقا ًریشه دوانده و غالبا ً هم آشکارا بیان شده است: نقش مردم جامعه تأیید کردن تصمیم هایی است که جای دیگر گرفته می شود و برگزیدن عقیده و نظری است که بالادستان برایشان آماده کرده اند
Comments
در اندیشه ی اساسا ً متفاوت
در اندیشه ی اساسا ً متفاوت راکر، مردم خود زندگی و کار خویشتن را در دست می گیرند. مردم عادی تنها از طریق پیکار خودشان برای آزادی است که به سرشت واقعی خویش پی خواهند برد؛ سرشتی که درون ساختارهای نهادمحور، که برای اطمینان یافتن از تابعیت و فرمانبرداری آنان ایجاد شده، منکوب گشته و تغییر شکل یافته است. تنها در این مسیر است که مردم به تدریج به معیارهای اخلاقی انسانی تری دست خواهند یافت، و به «درک جدیدی از حق»، به آگاهی از توانایی و اهمیت خویش به مثابه ی عاملی اجتماعی در حیات زمانه ی خود و به ظرفیت های جدیدی برای به ثمر رساندن کوشش های خود در جهت «سرشت درونی» خویش نائل خواهند شد. چنین التزام بی واسطه ای در کار نوسازی اجتماعی پیش شرط درک این سرشت درونی و نیز بنیانی ضروری برای رشد آن است.